کارآگاه فیلیپ مارلو از طرف ریچارد اومنی که یک وکیل معتبر است، در لوس آنجلس مأمور میشود تا به ایستگاه قطار برود و دختری به نام النور کینگ بتی میفیلد را تعقیب کند. دختر به شهر اسمیرال دا در ایالت سن دیه گو میرود و با اسم جعلی بتی میفیلد در ویلایی در هتل رانجو اقامت می کند که روی میچل برایش رزرو کرده است؛ مردی که ظاهراً در قطار با او آشنا شده است.مارلو در ویلای مجاور مستقر میشود تا از این رابطه ی مرموز سر دربیاورد. او متوجه شد روی میچل، مرد جوان و خوشتیپی که دور وبر بیوههای ثروتمند میچرخد، قصد اخاذی از بتی دارد. کارآگاه که میخواست دلیل این اخاذی را بداند، نزد زن رفت، اما بتی با همدستی میچل او را بیهوش کرد ...
نظرات
نظری برای این پست ثبت نشده است