یکی بود، یکی نبود، زیر گنبد کبود غیر از خدا هیچکس نبود، زیر آسمان بزرگ خدا، پدر و مادر پیری زندگی میکردند که دو دختر جوان داشتند این دو دختر...
سلام بچه ها، من می خوام براتون قصه بخونم، قصه های قشنگی که از دل شهر رویاها و آرزوها اومده...
یکی بود، یکی نبود، زیر گنبد کبود غیر از خدا هیچکس نبود، زیر آسمان بزرگ خدا، پدر و مادر پیری...
خیلی جالب بود❤❤
نظرات
خیلی جالب بود❤❤