نثر نویسنده، متین و ساده است و از توصیفات شاعرانه و کوتاه، مایه گرفته است. این توصیفها به تناسبِ حال، در دلِ اثر جای گرفته است و همچون شعر کوتاهی لابهلای سایه روشنهای آن برق میزند.این داستان ماجرای عشق دخترکی پاک به پسری جنایتکار و خبیث است؛ پسری که عشق را نمیشناسد.این در حالی است که پسر و دختر، هر دو، در محیط یکسانی بزرگ شدهاند. عشق دخترک چنان پاک است که گاهی پسر را نیمتکانی میدهد؛ اما وجود پسر چنان پر از کینه و نفرت است که این لحظات، خیلی زود میگذرد و شک و تنفّر جای آن را میگیرد ...
نظرات
نظری برای این پست ثبت نشده است